Web Analytics Made Easy - Statcounter

حس تقلا کردن برای رهایی از وضعیت موجود در تمامی آثار حس می‌شود، حسی که حتی رنگ آبی نیلی زمینه تمام آثار نمی‌تواند آن را برای مخاطب کاهش دهد، بیان ناگفته‌ها به‌وسیله نمادها بهترین توصیفی است که می‌توان از نمایشگاه نقاشی «اسب، خروس، ماهی» داشت.

به گزارش خبرنگار ایمنا، همه عناصر تشکیل‌دهنده تصویر در عین بی‌ربطی به هم ربط دارند، با مشاهده هر اثر باید دقیقه‌ها آن را مشاهده کنی که عناصر تشکیل‌دهنده اثر را به‌خوبی درک کنی، به‌جای اینکه تابلوها با تو حرف بزنند، عناصر و نمادهای بکار رفته در آن با تو حرف می‌زنند، هرچند اسب، ماهی، خروس در تمامی تابلوها به‌عنوان عناصر تشکیل‌دهنده اثر مشترک به‌کاربرده شده است اما در هرکدام از آثار این عناصر به شکل متفاوت پرداخته‌شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حس تقلا کردن برای رهایی از وضعیت موجود در تمامی آثار حس می‌شود، حسی که حتی رنگ آبی نیلی زمینه تمام آثار نمی‌تواند آن را برای مخاطب کاهش دهد، بیان ناگفته‌ها به‌وسیله نمادها بهترین توصیفی است که می‌توان از نمایشگاه نقاشی «اسب، خروس، ماهی» که در گالری اکنون برپا است، داشت.

محمد خلیلی، پیشکسوت هنر نقاشی متولد سال ۱۳۴۲ از شهرستان ساوه است که حدود ۲۵ سال به شکل حرفه‌ای در کار هنری اشتغال دارد. وی دارای تحصیلات کارشناسی ارشد نقاشی در دانشگاه تربیت مدرس، است در این سال‌ها سالانه دو تا سه بار در کشورها و شهرهای مختلف همچون کانادا یا اصفهان نمایشگاه‌های مختلفی برپا کرده که حدود ۲۰ نمایشگاه از آن انفرادی بوده است. گفت‌وگوی ذیل ماحصل گپ‌وگفت کوتاه ما با این استاد نقاشی به بهانه برگزاری آخرین نمایشگاهش در گالری اکنون است.

ایده برگزاری نمایشگاه «اسب، خروس، ماهی» از کجا شروع شد؟

قبل از اینکه فعالیت‌هایی در حوزه برگزاری نمایشگاه «اسب، خروس، ماهی» را آغاز کنم، مطالعات وسیعی در حوزه هنری با مشارکت و حضور فعالانه ۳۰ دانشجو از دانشگاه‌های مختلف داشتیم. در ابتدا بامحوریت حوزه هنری اصفهان فراخوان زدیم و من چون در دانشگاه‌های مختلف تدریس داشتم با فضاهای هنری زیادی آشنا بودم و می‌دیدم افرادی که وارد دانشگاه شده و فارغ‌التحصیل می‌شوند، دچار یک سردرگمی هستند؛ چراکه تعریف منسجمی از هنر در محیط هنری ندارند.

بنابراین این افراد را در حوزه هنری گرد هم آوردیم تا به تعریفی از هنر برسیم. چراکه معتقدم هنر تعریف‌نشده یا اگر تعریف‌شده همه گسیخته و نامنسجم است.

افراد مشارکت‌کننده هم نقاش و هنرمند بودند. آن زمان اتفاقات و رخدادهایی در هنر ایران افتاده بود؛ ازجمله فلسفه هنر ایران، هنر و فلسفه غرب، تاریخ هنر و همه حوادثی که در عرصه هنر به نحوی افتاده بود را تحلیل و نکته‌های ضعف و قوت این بخش‌ها را بررسی کردیم.

در ادامه به حوزه سینما وارد شدیم. هنرمندان معروف را یک‌به‌یک بررسی کردیم. درمجموع این فرآیند شش سال به طول انجامید. در این مدت حدود ۵۰ جلسه برگزار شد و حاصل این نشست‌ها اطلاعات و مطالعاتی جالب‌توجه بود. من قصد داشتم آن‌ها در دانشگاه پیاده‌سازی کنم پس در هر دو مرکز آموزش عالی سپهر و هنر اصفهان این‌ها را در قالب یک برنامه ارائه کردم و به شکل عملی هم‌روی این موارد کارکردیم.

این کار به دوران شیوع کرونا برخورد. در این زمان بود که از فرصت کرونا در منزل استفاده کردم. طرحی که شش سال طول کشیده بود برای این‌که بدانیم هنر چیست و سایر خروجی‌های مباحث آن، برای خروج از بن‌بست کارهای عملی را دنبال کردیم. این موردخاص دو سال و نیم طول کشید ۱۵۰ کار از یک متن خروجی داشت. ما یک متن مادر را انتخاب می‌کردیم و آن را گسترش می‌دادیم.

به‌عنوان‌مثال متن مادر یک نقاشی از دوران صفوی مربوط به سلطان محمد بانام شست‌وشوی شیرین در چشمه بود. این متن خیلی معروف است و همین مبدأ کارمان بود. من ازآنجا شروع کردم و نمادها را گرفتم. متن‌های دیگر را از جاهای دیگر گرفتم و به متن خودم افزودم و در حقیقت آن را گسترش دادم.

متن از کجا گرفته شد؟

متن‌هایی که در فرهنگ خودمان درباره نمایش، فیلم، مجسمه، نوشتار، ادبیات و شعر و هر عنصر فرهنگی بود، به شکل تصویری کارکردم. اسبی در متن مادر به نام اسب خسرو و شیرین وجود داشت؛ در این هنگام اسب‌ها حرکت کردند و وارد کارهای ما شدند. به‌مرور ماهیت اسب‌ها تغییر کرد. بعدازآن خروس وارد شد و این نماد دیگری بود. اسب، خروس و سپس ماهی در فرهنگ ایرانی جایگاه خاصی دارند که در ادبیات ایران تثبیت‌شده است. این اتفاق‌ها هرکدام نقشی در کارمان ایفا کرد.

برای فردی که کمتر باهنر مدرن و پست‌مدرن آشناست این سوال مطرح می‌شود که این متن‌ها به چه میزان اهمیت دارد که هنرمند آن را به‌عنوان محور تولید آثار نمایشگاهی‌اش همچون نمایشگاه «اسب، خروس، ماهی» درمی‌آورد؟

هر نماد یک متن است و هر متن به گستره‌ای اشاره دارد. شما یک کلیدواژه تصویری را به نمایش می‌گذارید اسب درواقع یک کلیدواژه تصویری است همان‌طور که در ادبیات هم کلیدواژه داریم که ساختار کلی متن را شکل می‌دهد. کلیدواژه تصویری هم ساختار کلی متن نقاشی را تشکیل می‌دهند. وقتی متن از جایی دیگر، با متن مادر ترکیب می‌شود، این ترکیب نتیجه‌ای حاصل می‌کند که به آن گسترش معنا یا چندمعنایی تعبیر می‌کنیم.

این به‌مرور گسترش می‌یابد؛ مخاطب ما مردمی هستند که در زمان ما زندگی می‌کنند و به نحوی با مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در ارتباط هستند و دغدغه دارند.

ما درواقع با مردم حرف می‌زنیم با آن‌ها گفت‌وگو می‌کنیم و ارتباط می‌گیریم و ازنظر فکری دادوستد می‌کنیم. حتی با سایر افراد درجاهای دیگر و دیگر کشورها ارتباط می‌گیریم. حتی با مخاطبانی از اوکراین، کره جنوبی، اسکاتلند، انگلستان و آمریکا.

نمایشگاه اخیر شما بیانگر چه موضوعی به مخاطب است؟

اسب، خروس و ماهی کلیدواژه‌های اصلی آثار هستند. اسب از ایران باستان، نماد فکر است و هرکسی قصد حرکت کردن کند، باید مرکب داشت باشد تا بتواند حرکت کند. اسب نماد حرکت است و از قدیم این حیوان نجیب، وسیله حمل‌ونقل بوده است.

افرادی که در ایران باستان اسب را تربیت می‌کردند، نام تربیت‌کننده اسب را بر روی او می‌گذاشتند. مثل گرشاسب، لهراسب یا طهماسب. این عده افرادی بودند که اندیشه‌های خودشان را در قالب تربیت منتقل می‌کردند. در معراج حضرت رسول هم اسب نقش دارد. درواقع این اسب است که فکر را بالا می‌برد و به پرواز در می‌آید.

ماهی نماد چیست؟

ماهی نماد حیات وزندگی در هر شرایطی است. خیلی‌ها نمی‌توانند زیرآب زندگی کنند. پرسوناژهای من از دوره‌ای به درون آب می‌روند یعنی این‌جا برای من مهم نیست آب می‌تواند نماد غرق‌شدگی و مرگ باشد و هم حیات و جاودانگی باشد؛ چراکه بدون آب نمی‌توان زندگی کرد.

تمام شخصیت‌های ما به نحوی زیرآب هستند، می‌پرسید چرا؟ می‌گویم این‌ها نوع دیگری از تنفس را تجربه می‌کنند. بنابراین زمانی که ماهی وارد ادبیات ما می‌شود، ماهی سیاه کوچولو پشتوانه تمام اندیشه‌ها از مبدأ تا مقصد است آن‌هم گستره‌ای از اتفاقات و رخدادهای فرهنگی ما است که در جایگاه فرهنگی نقش ویژه‌ای دارند.

نماد خروس چطور؟

خروس نماد آگاهی است و ما بامدادان با صدای خروس بیدار می‌شویم. خروس در ادبیات ما جایگاه خاصی دارد. هنگام سپیده‌دم خروس سحری / دانی که چرا کند نوحه‌گری؟

خروس به شکل غریزی آگاهی‌دهنده است. او در هفت‌طبقه در معراج پیامبر نقش دارد. در آثار نمایشگاه، خروس سپیدی از طبقه دوم تا اول کشیده شده است که قدبلند است و صدای رسایی دارد. در ادبیات مذهبی و فولکلوریک هم جایگاه دارد.

اینجا باید اشاره‌کنم هر فردی در هر دوره‌ای درباره نمادها سخن گفته است. شیرین از فردوسی آغاز می‌شود و یک شخصیت منفی دارد. نظامی گنجوی از آن‌یک منظومه درست می‌کند و از آن، گسترده خوانی می‌کند. وحشی بافقی فرهاد و شیرین را می‌سراید و گستره دیگری می‌گشاید. شیرین در ادبیات، نقش‌ها و نقاشی‌ها نقش دارد.

اگر دقت کرده باشید پاسور و ورق‌های بازی در آثار فلسفه دارند. خاج یک فلسفه دارد. این‌ها قبل از بازی فلسفه داشته‌اند. خاج یا پیک، دل وارنه است که خنجر خورده است. وقتی شاه خاج یا شاه دل می‌شود، شمشیری که به سر خودش می‌زند به‌نوعی انتحار است.

این نماد وقتی به دست هنرمند می‌رسد با آن بازی می‌کند، نمی‌خواهد بگوید این همان است. به‌عنوان‌مثال من درباره این پادشاه حرف می‌زنم که انتحار کرده است وقتی این نماد واژگان تصویری در قالب یک نماد وارد تصویر می‌شود با نمادهای اطرافش ترکیب می‌شود و یک جمله تصویری درست می‌کند.

می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت نمایشگاه برای مخاطب خاصی طراحی‌شده است؟

درواقع هم برای مخاطب عام و هم مخاطب خاص این نمایشگاه تعریف‌شده است.

هر مخاطبی می‌تواند این نمادها را رمزگشایی کند و متوجه پیام آثار نمایشگاه شود؟

وقتی در حال نقاشی هستیم گستره‌ای می‌گشاییم. افرادی که سن پایینی دارند جذب رنگ آن می‌شوند. افرادی که سطح بالاتری دارند جور دیگری برداشت می‌کنند؛ این رمزگشایی مربوط به نمادهای دیگر است و همین‌طور نمادها در هر مقطع سنی آشنایی بیشتری دارند. این‌ها برای هر دوره از تاریخ و سن خاص، یک غذای مناسب دارد که شمارا بی‌نصیب نمی‌گذارد.

این درواقع یک هرمنوتیک است؟

بله و بستگی به این دارد که شما چه کلیدی در دست دارید؟ هر کلیدی داشته باشید، من یک سری قفل برای شما گذاشته‌ام که می‌توانید آن را بازکنید.

در کل این نمایشگاه چه پیامی را می‌خواهد به مخاطب ارائه کند؟

اسب، خروس و ماهی بیانگر دغدغه‌های انسان امروزی است.

چرا شخصیت مرد در آثار کمرنگ است و زن حضور پررنگ‌تری دارد؟

زن همان شیرین است. همه افرادی که دستی بر کار هنری دارند به نحوی از انحا درباره این پرسوناز حرف زدند، تحلیل کردند و نظر داده‌اند. هنرمندانی بودند که در قالب شعر، متن ادبی، نقاشی کارکردند و حتی عباس کیارستمی درباره شیرین فیلم ساخت.

شیرین چه ویژگی دارد که همه بزرگان و شاعران در ادوار مختلف آن را مدنظر داشته‌اند؟

شیرین نماد و تیپ خاصی از انسان است. از قعر تاریخ تا امروز فرازوفرودهای زیادی داشته و به اینجا رسیده که هر فردی نسبت به خودش درباره این نماد سخن گفته یا شعری سروده است. شیرین نماد بانونی ایرانی است.

پس به‌راحتی می‌توان در این نمایشگاه یک سیر تاریخی از ایران باستان تا امروز را مشاهده کرد؟

در بررسی شش‌ساله متوجه شدیم هنر در درجه اول روایت است.

در تعدادی از آثار درخت هم اضافه‌شده است. درخت نماد چیست؟

درخت در دوران پادشاهی ساسانیان نماد زندگی بود و قطعه‌قطعه شدن آن چند استعاره دارد؛ چندآوایی است و تک‌آوایی نیست. اگر بخواهم به‌طور دقیق بگویم منظورم چیست اثر هنری من بی‌ارزش می‌شود. اگر در همان حیطه راز و رمز باقی بماند، زیباتر است.

پاها در آثار پوشش ندارند و رنگ متفاوتی دارند. چرا؟

پاها و کفش‌ها زردرنگ هستندو رابطه و نسبتی بین آن‌ها وجود دارد. کافی است عنوان کفش‌ها را جستجو کنید که چه اطلاعاتی پشت آن‌ها است. همین زرد بودن عامل رابط است. عناصر در این آثار با هم دیالوگ می‌کنند. همان‌که گفتید هرمنوتیک است یعنی از جایی پیام را می‌گیرند و به‌جایی دیگر منتقل می‌کنند یا با هم حرف می‌زنند یا اینکه جمع می‌شوند با هم‌صدا می‌کنند. این‌یک حالت حماسی دارد و حماسه هم‌زمانی روی می‌دهد که یا زبان به خطر افتاده باشد، مانند زبان فارسی در زمان فردوسی.

اینجا فردی یا گروهی بلند می‌شود. حماسه فریاد است و تغزلی نیست؛ یک هجوم و فریاد بلند است. موسیقی هم که پخش می‌شود، حماسی است. من لحن حماسی را انتخاب کردم چراکه حماسه تأثیرگذار و پیشرو است.

آثار گویا همیشه در تلاش هستند که به‌جایی برسند. همین‌طور است؟

وقتی تلاش می‌کنید در حقیقت دنبال ناکامی نیستید. ذات آدمی متلاطم است.

آرامش در آثارتان نیست و درواقع تلاطم دارند. این برای چیست؟

آرامش برای وقتی است که همه‌چیز سر جایش باشد. زمانی است که چیزی سر جای خودش قرار نمی‌گیرد. اینجا هیجان، تلاش، فریاد و سنخ حرف زدن فرق می‌کند هجومی می‌شود و تدافعی نیست. اینکه بایستی و ببینی همه‌چیز گل‌وبلبل و ساکن است و مشکلی نداریم و همه‌چیز حل‌وفصل شده. این‌ها در قالب نمادها هرکدام در حال سروصدا هستند. این‌ها وظیفه خودشان را با سروصدا کردن، بیان می‌کنند و سعی می‌کنند چیزی را به شما القا کنند.

مجموعه کارها و چیدمان آثار حالت موج‌گونه دارند. روی موسیقی و چیدمان‌هم فکر شده تا اثرگذاری بیشتری داشته باشد. نمی‌دانم اصفهانی‌ها چقدر با این فضاها آشنایی دارند اما این‌ها زمانی که وارد فضایی دیگر شوند بهتر دیده می‌شوند. درست مثل‌اینکه تار صوتی این‌ها روی ذهن شما افتاده و صدای شمارا بشنوند.

درواقع آثار شما بیان ناگفته‌ها در قالب هنر است؟

در حقیقت هنر همین است. هنر می‌رود پشت چیزهایی که ناگفتنی است و به‌قدری آن را گستره می‌کند؛ شبیه یک خان گسترده که وقتی سر سفره آن می‌نشینی طعام خود را بر می‌داری.

در آثار شما مرزی برای سیاه نمایی مشخص‌شده است؟

سیاه نمایی یعنی اینکه چیزی که واقعیت ندارد را تلقین کنید. نماد استعاره و بیان استعاری یک بیان شاعرانه است. مجاز و کنایه و زبان هنر است. اگر قرار باشد صریح حرف بزنیم این دیگر زبان هنر نیست و زبان گزارش است. اینجا وقتی شما می‌بینید با آنچه دقیقاً وجود دارد مطابقت ندارد. گاهی به ۱۰ معنا اشاره می‌کند و چندآوایی است.

شما یک برداشت می‌کنید، روزنامه‌نگار یا شاعر برداشت دیگری می‌کند. هر فردی به‌تناسب اطلاعاتی که دارد نسبت به این خوان گسترده طعامی برمی‌چیند و می‌رود.

چرا از این‌همه متن، شیرین را انتخاب کردید؟

شیرین شخصیت جالبی است که همه هنرمندان و شاعران از آن سخن گفته‌اند. فردوسی، نظامی، وحشی بافقی، حافظ، مولانا، سعدی، سهراب سپهری و همه شاعران دیگر انگار حرفی درباره شیرین دارند و دوست دارند بیانی در این رابطه داشته باشند.

پس نمایشگاه شما شیرین باستان تا شیرین معاصر است؟

اینکه شیرین است یا نیست استعاره است؛ خودشیرین استعاره است. برخی از آثار خواب شیرین است و این‌قدر استعاره است که می‌توان آن را به هر چیزی ربط داد.

سخن پایانی؟

یکی از نمادهای تصویری دیگر معماری است. متن کار من همه معماری اسلامی ایرانی است. قوس‌ها فلسفه‌ای دارند و عناصر تشکیل‌دهنده فرهنگی ما معماری است.

کشورها از طریق معماری شناخته می‌شوند. هر کشوری بروید معماری آن‌ها شاخص است. معماری تجسم اندیشه‌هایی است که از زمان‌های کهن مانده‌اند و می‌مانند و هر دوره‌ای مرمت و بازسازی می‌شوند. این نماد به‌عنوان متن کار من در همه کارها دیده می‌شود تکثر گنبدها و تعداد زیاد آن‌ها که گاهی محروم شوند، گاهی زیاد گاهی کم و گاهی رنگی یا جمع می‌شوند. انگار دنیای دیگری در معماری باز می‌کنند که مخصوص هنر نقاشی است.

ما اما از معماری به نفع نقاشی ترجمانی می‌زنیم و آن‌ها را به نقش تبدیل می‌کنیم. این‌ها از حالت معماری و تجسم عینی خارج می‌شوند و به عنصر بصری درمی‌آیند

کد خبر 628838

منبع: ایمنا

کلیدواژه: خروس هنر نقاشی نقاشی هنرمندان گفتگو با هنرمندان هنرمند ایرانی کانادا اوکراین کره جنوبی محمد خلیلی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق عناصر تشکیل دهنده ناگفته ها برای مخاطب متن مادر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۹۰۷۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

لوگوی نود سالگی دانشگاه تهران منتشر شد /بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت آموزش عالی در ایران

لوگوی ویژه آیین‌های بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت آموزش عالی در ایران همزمان با نودمین سالگرد تاسیس دانشگاه تهران «نماد آموزش عالی ایران» منتشر شد.

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به نقل از دانشگاه تهران، پیشنهاد منضم نمودن سابقه ۹۰ ساله دانشگاه تهران با قدمت بیش از ۱۷ قرن آموزش عالی در ایران و برگزاری بزرگداشت ۱۷۵۷ سال قدمت آموزش عالی در ایران به عنوان یک فخر ملی، در سال ۱۴۰۲ از سوی سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه شد و این پیشنهاد در اسفند ماه ۱۴۰۲ در شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید. در نهایت، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه ۸۹۸ این شورا که ۲۸ فروردین ماه ۱۴۰۳ به ریاست سید ابراهیم رئیسی برگزار شد، واگذاری مأموریت بزرگداشت سنت دانشگاهی به دانشگاه تهران را تصویب کردند.

«ایران آغازگر سنت دانشگاهی ۱۷۵۷ ساله در جهان و دانشگاه تهران نماد این فخر ملی در ۹۰ سالگی» به عنوان شعار آیین‌های دانشگاه تهران در نود سالگی، بر پس زمینه صفحات روزشمار تاریخی دانشگاه تهران در سال ۱۴۰۳ نقش بسته است.

بررسی سیر تکامل نماد‌های آموزش عالی ایران را می‌توان به پنج دوره شامل (۱) تاسیس دانشگاه جندی شاپور در سال ۲۷۱ میلادی، (۲) تاسیس نظامیه‌ها در سال ۱۰۶۵ میلادی، (۳) تاسیس ربع رشیدی در سال ۱۲۷۵ میلادی، (۴) تاسیس دارالفنون در دسامبر سال ۱۸۱۴ میلادی و (۵) شکل‌گیری دانشگاه نوین، دانشگاه تهران در سال ۱۹۳۴ میلادی تقسیم‌بندی نمود؛ بنابراین استفاده از این ظرفیت‌های تاریخی ملی که موجبات غرور ملی و امیدآفرینی را فراهم می‌سازد، نقطه عزیمت دانشگاه تهران در انتخاب شعار «ایران آغازگر سنت دانشگاهی ۱۷۵۷ ساله در جهان و دانشگاه تهران نماد این فخر ملی در ۹۰ سالگی» بود.

در سی و نهمین اجلاس کنفرانس عمومی یونسکو که در نوامبر سال ۲۰۱۷ میلادی (آذر ماه ۱۳۹۶ خورشیدی) برگزار شد، سابقه طولانی دانش و آموزش در تمدن ایران باستان مورد توجه قرار گرفت. یونسکو در این اجلاس، قدمت تاسیس دانشگاه جندی شاپور را ۱۷۵۰ سال ثبت و آن را کهن‌ترین دانشگاه جهان اعلام کرد. پیش از این رویداد، دانشگاه‌های بزرگ و نام‌آشنایی، چون بولونیا، آکسفورد، کمبریج و سوربون، با قدمت نزدیک به ۱۲۰۰ سال را آغازگر سنت دانشگاهی در جهان می‌دانستند. ثبت پیشینه تاریخی جندی شاپور، بر قدمت آموزش عالی در جهان افزود و کانون آن را از مغرب زمین به مشرق و دیار کهن ایران انتقال داد.

معرفی جندی شاپور به عنوان قدیمی‌ترین دانشگاه جهان افتخاری است که نصیب کشور ایران شده است و این امر سابقه طولانی و قدیمی آموزش و علم‌اندوزی در کشور را به همگان اثبات می‌کند لذا اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با تصویب «واگذاری مأموریت بزرگداشت سنت دانشگاهی و نظام آموزش عالی ایران به دانشگاه تهران» ماموریتی خطیر به دانشگاه تهران نماد آموزش عالی ایران واگذار کرد.

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی از دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه مادر و نماد آموزش عالی ایران یاد می‌کنند و در دیدار با دانشگاهیان در سیزدهم بهمن ماه ۱۳۸۸ فرمودند: «در واقع باید گفت دانشگاه تهران، دانشگاه ایران است و همیشه الهام‌بخش و پیشرو بوده و بیش از این هم ان‌شاءاللَّه باید باشد.» لذا بر اساس این تاریخچه ارزشمند نماد‌های آموزش عالی در ایران و نقش‌آفرینی دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران در دوره کنونی که از تکامل تاریخی جندی شاپور، نظامیه، ربع رشیدی و دارالفنون شکل گرفته و میراث‌دار این تاریخ کهن است و بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، آیین بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت آموزش عالی در ایران همزمان با نودمین سالگرد تاسیس دانشگاه تهران «نماد آموزش عالی ایران» در خرداد ماه ۱۴۰۳ افتتاح و در طول این سال دنبال می‌شود تا از طریق این رویدادها، ضمن معرفی پیشینه فرهنگی و علمی تمدن ایرانی- اسلامی به جهانیان، به تبیین نقش دانشگاه تمدن‌ساز پرداخته شود.

فایل لوگوی ویژه آیین‌های بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت آموزش عالی در ایران همزمان با نودمین سالگرد تاسیس دانشگاه تهران «نماد آموزش عالی ایران»، از اینجا قابل دریافت است.

دیگر خبرها

  • عملیات وعده صادق نماد صلابت هر ایرانی
  • لوگوی نود سالگی دانشگاه تهران منتشر شد
  • لوگوی ۹۰ سالگی دانشگاه تهران منتشر شد
  • پروژه «اومااویا» سریلانکا، نماد توان صادرات خدمات فنی - مهندسی ایران
  • لوگوی نود سالگی دانشگاه تهران منتشر شد /بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت آموزش عالی در ایران
  • اشک‌های شیرین امیرعلی نبویان برای همسرش (فیلم)
  • «قیمت دلار» برای اولین بار به ۴۴ هزار تومان رسید!
  • تحولات خیره کننده حاصل از تلاقی فین تک با مدیریت درآمد شرکت های هواپیمایی
  • ناگفته‌هایی از مزایده زباله در ایران / پول‌سازی ۱۰ میلیارد دلاری آشغال‌ها در سال
  • نق‌نق‌‌نویسی داستان اجتماعی نیست